محصولات مرتبط
کتاب پرلودهای شوپن، ترجمهی اشکان خمسهپور، از جملهی محبوبترین قطعات رپرتوار پیانو هستند و بسیار تدریس شده و اجرا میشوند. نبوغ شوپن در ایجاز و شاعرانگی در هیچ اثر دیگری با چنین وضوحی نمایان نیست. در هیچ اثر دیگری سطح دشواری قطعات چنین متنوع نیست به طوری که هم اسباب خشنودی نوازندههای تقریبا مبتدی را فراهم کند و هم چالشی برای حرفهایهای کارآزموده باشد. و در هیچ اثر دیگری، شوپن چنین گسترهی وسیع و یا رضایت بخشی از وضعیتهای احساسی را مورد کند وکاو قرار نداده است. با این حال اگرچه پرلودها کاملا سزاوار محبوبیت جهانی و شهرت گستردهی خود هستند اما اینها تاوانی هم دارند. زیرا گاهی گوش دادن حقیقی به قطعاتی که بارها و بارها میشنویم ، دشوارتر و دشوارتر و خستهکننده میشود. در این ویراست از کتاب پرلودهای شوپن، سعی شده است تا این مشکل از روی این قطعات بسیار محبوب و آشنا برداشته شود، و برای کشف مجدد ارژینالنیتهی آنها ابزارهایی به پیانیست پیشنهاد شود. مخاطب کتاب پرلودهای شوپن باید انتظار داشته باشد که در بخش نکاتی دربارهی اجرا با پرسشهایی مواجه میشود که به برخی از آنها پاسخ داده شده و برخی بیپاسخ رها شدهاند. هدف از طرح این پرسشها نه فقط فراهم کردن اطلاعات بلکه همچنین تحریک تفکر خلاق بوده است. در واقع مواردی که بتوان در مورد آنها فکر کرد بسیار زیاد هستند، و آموختن نحوهی خوب فکر کردن دربارهی موسیقی یک جنبهی ضروری از یادگیری خوب نواختن آن است. مطرح کردن پرسشهای ماهرانه؛ خواندن میان خطوط؛ وارد شدن به ذهن آهنگساز، اینها موتیفهای عمده ی این ویراست جدید هستند
در تاریخچهی پیانو، شوپن یک شخصیت محوری بوده است. موسیقی او به نحو مطلوبی مناسب پیانوی «جدید»ی بود که در طول حیات او در حال تکامل بود. در نتیجهی پیشرفتهای به دست آمده در تکنولوژی پیانو، سازهای جدید در مقایسه با موارد قبلی، توان تولید پالت گستردهتری از رنگها را به دست آورده بودند و همچنین اجرای پاساژهای پرظرافت و دشوار را بسیار سریعتر از پیش ممکن می ساختند. شوپن از این مؤلفههای پیانوی جدید در کنار قابلیت تغییر رنگ پدال اونا کوردا استفاده کرد تا موسیقیای سرشار از ملودیهای هوشمندانه - به هم بافته و هارمونیهای مدال رنگارنگ خلق کند. او با اجرای آثار سلیس و پر احساس خود به شیوهای ماهرانه و با حساسیتی بینظیر، پیانو را به عنوان یک ساز سولو تثبیت کرد. تقریبا تمامی آثار او یا قطعاتی برای پیانو سولو بودند و یا پیانو را به عنوان ساز اصلی ارائه میکردند.
شوپن که در نزدیکی ورشو از مادری لهستانی و پدری فرانسوی متولد شد، به وضوح یک نابغهی خردسال بود. نوازندگی استثنایی و زودهنگام این پسر، دِر سالنهای ورشو را به روی او گشود و در آن جا به سرعت به دردانهى اعیان تبدیل شد و طعم لذت آراستگی و وقار آن دنیای مجلل را چشید. شوپن آهنگسازی را هم از کودکی آغاز کرد و نخستین قطعات خود را در هفت سالگی انتشار داد. در پی تحصیلات خود در کنسرواتوار ورشو، در ۱۸۳۰ لهستان را به مقصد وین ترک گفت تا در آن پایتخت فرهنگی برای خود اسم و رسمی برهم زند. اما عاقبت در پاریس مستقر شد و در آن جا به یک معلم پرطرفدار و بار دیگر یک نوازنده محبوب سالنهای قشر متمول و اشرافی بدل گشت؛ جایی که مردم تحصیل کرده و با فرهنگ گرد هم میآمدند تا به جدیدترین موسیقیها، اشعار و ادبیات روز گوش دهند.
شوپن که به پوشش پر زرق و برق و مد روز و چهرهی جذاب خود مشهور بود در ناز و نعمت زیست. او مردی کوچک اندام و کم بنیه بود که کمی بیشتر از ۴۵ کیلوگرم وزن داشت و در مورد جثهی خود کاملا حساس بود زیرا باور داشت که این موضوع در نواختن پیانو مانعی بود برای تولید صدای پرحجمی که خود او و منتقدانش دوست داشتند. از این جهت شوپن نوازندگی در سالنهای کوچک و اتاقهای پذیرایی افراد متمول دوستدار موسیقی را ترجیح میداد. او احساس میکرد که این فضاها مناسب صدای به نسبت کوچک او هستند و تنش عصبیای که هنگام نواختن در تالارهای بزرگ احساس میکرد را از بین میبرند. در واقع شهرت افسانهای شوپن به عنوان نوازنده، تنها حاصل مجموعا سی اجرای عمومی در سالنهای کنسرت است. شوپن ترجیح میداد که به عنوان آهنگساز شناخته شود؛ شهرتی که روبرت شومان در به دست آمدنش کمک کرد وقتی در نقدی دربارهی واریاسیونهای اپوس۲۰ او نوست: «آقایان کلاه از سر بردارید؛ او یک نابغه است!»
دیدگاه خود را بنویسید